... یاد من باشد

Saturday, June 18, 2005

دموکراسی از جنس اصولگرایی

به دنبال کدامین قصه و افسانه می گردی
دراین بیغوله رد پایی از یاران نمی یابی
چراغ شیخ شد خاموش و این افسانه روشن شد
که در شهر ددان میراثی از انسان نمی یابی


دلم بدجور گرفت وقتی دیروز این خبر رو خوندم و امروز خیلی بیشتر گرفت وقتی نتیجه آرا مشخص شد. همونطور که انتظار می رفت به دور دوم کشیده شد، بین هاشمی و احمدی نژاد. نمی دونم واقعا باید چی گفت. به نظرم این آرا ظرفیت و میزان شعور مردم رو نشون میده. مردم نشون دادند ظاهرا اونقدرها هم که می گن تو مملکت خفقان نیست! بلکه این آزادی زیادیه که ما رو خسته کرده و از اونجایی که ما خودمون نمی تونیم خودمون رو کنترل کنیم باید یکی باشه با چوب و چماق بالای سرمون. به نظر من ترتیب قرار گرفتن کاندیداها و میزان رایی که هرکدوم آوردن بیانگر اینه که مردم ما بیشتر از اینکه طالب آزادی و دموکراسی باشند، به پول و رفاه نیاز دارند. البته این مربوط میشه به رای بالای هاشمی و کروبی اما در مورد احمدی نژاد!!!!؟ قرار گرفتن معین در رده پنجم، بعد از قالیباف یعنی مردم ما شدیدا دچار بیماری آلزایمر هستند، یعنی این مردم دیکتاتوری رو به دموکراسی ترجیح می دن، یعنی آقا به ما چه که زرافشان تو اوین در حال اغماست و گنجی چی به سرش میاد، به ما چه ربطی داره که باطبی ها و سمیعی نژادها فقط و فقط به خاطر گفتن عقایدشون باید جوونی شون رو تو زندان بگذرونن، حقوق زنان کیلو چند!؟ اونهایی که تحریم کردند و گفتند ما تحریم می کنیم تا مشروعیت نظام تایید نشه! خوب نتیجه ای گرفتن، حالا 4 سال با این آشی که پختن سر کنن تا معنی مشروعیت رو بفهمند و اونوقت تازه می فهمند خاتمی چی بود

یعنی واقعا از 47600000 نفر فقط 4000000 نفر لیاقت دارند که در جامعه دموکرات زندگی کنند!؟ این مردم نشون دادند که دکتر معین و امثال اون از قد و قواره اینها خیلی بزرگترن. جامعه ما هنوز ظرفیت پذیرش دموکراسی رو نداره پس خلایق هر چه لایق. الپر گفته آدم باید ظرفیت شکست داشته باشه اما من می خوام بگم این معین و معینی ها نبودند که شکست خوردند، این مردم ایران بودند که از خودشون شکست خوردند

اما یک حرفی هم با طرفداران دکتر معین دارم. این مردم فقط قشر تحصیل کرده، دانشگاهی، اینترنتی و روشنفکر نبودند و نخواهند بود. اکثریت رو عوام تشکیل می دن که خواسته هاشون رو میشه با نگاهی به نوع تبلیغات و شعارهای برگزیدگان انتخابات فهمید. اشتباه اینجا بود که ما این ها رو ندیدیم شاید یا کم دیدیم. اما حالا انتخابات تموم شد اما ما هنوز هستیم پس نباید بگذاریم جرقه ها خاموش بشن، خون های ریخته شده و جوونی های رفته هدر برن و صداهای برآمده تو سینه ها خفه بشن. ما هستیم، زنده ایم، پس اصلاحات زنده ست

حالا فقط امیدوارم حداقل احمدی نژاد تو دور دوم رای نیاره. می گن "خری دهم که خر خود یاد کنی" همینه دیگه. البته در مثل جای مناقشه نیست
پ.ن: گزارشگره از خانمی که اومده بود رای بده پرسید چه توقعی از رئیس جمهور دارین؟ گفت: اسلام رو در مملکت پیاده کنه، خانمها همه با چادر و مقنعه و پوشیه باشن!!! اونقدر ضایع بود که خود گزارشگره سر و ته ش رو هم آورد

4 Comments:

  • At 8:47 PM, Blogger Peyman said…

    عاطفه خفقان واسه من و تو که می خواهیم غر بزنیم هست . ما ها انگار شکممون سیره و تکلیف کار و شغلمون معلوم و نگرانی از خونوادمون نداریم که چه به سرشون میاد. اینکه دنبال آزادی برای غر زدن رفتیم. درست هم رفتیم. ولی اکثریت جامعه همون طوری که قبلا نوشتم دم مر گ اقتصادی هستند. مرگ شوخی نیست. تمام تلاشت رو می کنه که تنش درست نشه و دوباره جون بگیری.

     
  • At 9:55 PM, Anonymous Anonymous said…

    manam fekr mikonam moein ziadi tarafesho tahsilkarde behesab ovorde bood.in azizaye dele baradar khob midonestand ke agar iraniha dar faghr bashan rahat mishe bareshoon hokoomat kard.

     
  • At 11:48 PM, Blogger عاطفه said…

    قبول دارم که درصد بالایی از مردم ما زیرخط فقر زندگی می کنند و شکم گرسنه و دست و پا زدن برای موندن جایی برای فکر کردن به آزادی نمی گذاره اما مسئله اینجاست هرکسی که بیاد توی این نظام و بخواد پایبند به نظام و حفظ اون باشه مطمئنا فقر بیشتر نشه کمتر نمیشه. دقیقا هم به همون دلیل که گرسنه آزادی نمی خواد غذا می خواد، پس میشه بهش حکومت کرد. همونی که نمیدونم آغامحمدخان یا کدوم شاه قاجار به جانشینانش سفارش کرد

     
  • At 6:18 AM, Blogger مهدی said…

    مردم ما از جمله خودم به شدت نون به نرخ روز خوریم. یه چیزی تو مایه های 28 مرداد داره میشه ولی به شکل دموکراتیک.

     

Post a Comment

<< Home