... یاد من باشد

Thursday, July 21, 2005

لحظه ها

تنهایی، سکوت، سمفونی مردگان، کولی مست، گوشی آ-800 سامسونگ، خاموشی، نم نم بارون، رگبار، حرکت سنگین عقربه های ساعت، سمفونی مردگان، آیدین، سورملینا، کولی مست

من خوب می دانم که زندگی یکسر صحنه بازی ست
من خوب می دانم
اما بدان که همه برای بازی های حقیر
آفریده نشده اند

به یاد داشته باش
که روزها و لحظه ها هیچ گاه باز نمی گردند
به زمان بیندیش، و شبیخون ظالمانه زمان


beach Posted by Picasa

5 Comments:

  • At 9:27 AM, Anonymous Anonymous said…

    سلام، از درگذشت مادربزرگتون متاسف شدم و شرمنده شدم از اينکه دير فهميدم.
    به شما و خانواده تسليت ميگم. ايشون هم رفتند پيش مادربزرگا و پدربزرگاي ديگه، در حاليکه جاشون اينجا خيلي خاليه

     
  • At 1:50 PM, Anonymous Anonymous said…

    شهلا
    بله راست میگی عاطفه جون زمونه خیلی بی رحم و بدون توقف در حال پیشروی
    .است
    چه ساحل زیبایی، فکر کنم گوشه ای از
    !بندرپهلوی باشه، نه؟

     
  • At 2:03 PM, Anonymous Anonymous said…

    شهلا
    عاطفه جانم پست مربوط به رفتن مادر بزرگ گلت نزد پدر بزرگ را همین حالا دیدم راستش من هم همین ایده تو را دارم و وقتی کسی بیمار و زمین گیر است دلم نمیخاد برای خودخواهی من و ما بیشتر از این زجر بکشه و اسیر دنیا باشه..... به هر روی بر فَرَوَشی پاک هر دو(مادر و پدر بزرگت) درود می
    .فرستم و آرزوی شادی روحشان را دارم

     
  • At 3:44 PM, Anonymous Anonymous said…

    Great ,thanks

     
  • At 3:52 PM, Anonymous Anonymous said…

    کانون وبلاگ نویسان پارس – شیراز افتتاح شد.
    www.webaneh.com

     

Post a Comment

<< Home