با رویش ناگزیر جوانه چه می کنید؟
گیرم که در باورتان به خاک نشستم
و ساقه های جوانم از ضربه های تبرهاتان زخم دار است
با ریشه چه می کنید؟
گیرم که بر سر این بام بنشسته در کمین پرنده ای
پرواز را علامت ممنوع می زنید
با جوجه های نشسته در آشیان چه می کنید؟
گیرم که می زنید، گیرم که می برید، گیرم که می کشید
با رویش ناگزیر جوانه چه می کنید؟
و ساقه های جوانم از ضربه های تبرهاتان زخم دار است
با ریشه چه می کنید؟
گیرم که بر سر این بام بنشسته در کمین پرنده ای
پرواز را علامت ممنوع می زنید
با جوجه های نشسته در آشیان چه می کنید؟
گیرم که می زنید، گیرم که می برید، گیرم که می کشید
با رویش ناگزیر جوانه چه می کنید؟
چند وقتی هست که لینکدونی این کنار آپ دیت نشده. راستش نه وقتش بوده و نه حوصله ش، طی چند روز آینده اگه حالی باشه آپ می کنم در غیر این صورت برش می دارم. اما فعلا این لینک رو داشته باشین که به نظرم حیفه صدای گرم مسعود بهنود رو در صدای بهنود نشنوین. این صدا به من آرامش عجیبی میده برخلاف صدای شاملو که وقتی شعر دکلمه می کنه من رو یاد مرگ میندازه. من با مرگ مشکلی ندارم، نه ازش می ترسم و نه ناراحتم می کنه اما نمی دونم چرا شنیدن صدای شاملو تو دلم رو خالی می کنه. البته به استثنای صداش در کاست شازده کوچولو که خیلی زیاد دوستش دارم
3 Comments:
At 7:08 PM,
Anonymous said…
شهلا
.بمون که شاید روزی حالی و کلامی بیاید
At 4:34 PM,
Yao said…
...زیبا بود
الماس سختم من"
که با چکش نمی شکنم
ونه با قلم تراشیده می شوم
بزن بزن بزن مرا
که من از آن نخواهم مرد
همچون ققنسم من
که از مرگ خود زندگی باز می یابد
وازخاکسترخود می زاید
بکش بکش بکش مرا
"که من از آن نخواهم مرد
At 8:27 PM,
تباهی درد said…
عجب شعر قشنگی بود. ترانه ای با همین متن رو"مرجان"خونده.،برای حوادث بعد انتخابات .نداریش
سبز باشید
Post a Comment
<< Home