... یاد من باشد

Friday, September 09, 2005

نیروی وحشی

تشکر از همه دوستای عزیزم بابت تبریک. گفته بودم زود زود میام. حالا این آبتین می خواد دستی دستی ما رو بفرسته بریم. نمی شه آقا نمی شه. من آدم متعهدی هستم الکی که نیست. بگذریم

دانته در کمدی الهی می گه: آن گاه که انسان به عشق راستین اجازه ی ظهور دهد آن ساختارهای نهادینه ی پیشین نابود می شود و توازن هرچه درست و حقیقت می پنداشتیم، برهم می خورد. جهان زمانی حقیقی است که انسان عشق را بشناسد ... پیش از آن زندگی می کنیم با این خیال که عشق را می شناسیم اما شهامتش را نداریم تا آنطور که هست با آن روبرو شویم
عشق نیرویی وحشی است. اگر بکوشیم مهارش کنیم نابودمان می کند و اگر بخواهیم اسیرش کنیم ما را به بردگی می کشد. اگر سعی کنیم آن را بفهمیم در سرگشتگی و حیرانی برجایمان می گذارد
این نیرو در جهان است تا به ما شادی ببخشد، تا ما را به خدا و به هم نزدیک تر کند و اما باز اینطور که امروز عشق می ورزیم برای هر دقیقه آرامش باید یک ساعت اضطراب بکشیم

خب من کاملا با دانته موافقم. اگرچه زمان دهانت را می بویند مبادا گفته باشی دوستت دارم، دلت را می پویند مبادا شعله ای در آن نهان باشد، گذشته اما هنوز هم عشق به نوعی ممنوعه ست. هنوز هم آدم ها از اینکه دیگران پی به عاشق شدنشون ببرند گریزانند. حتی در ابراز این عشق به شخص مقابل هم تعلل دارند. بگذریم از اینکه بعضیا به خودشون اجازه تجربه عشق رو هم نمی دن چون می ترسن دو دو تاشون نشه چهارتا. خب دیگه فکر کنم واضحه که جرات تجربه ممنوعه نتیجه اش چیه. قدم گذاشتن به آنسوی حصارهای ذهنی یعنی همون شکستن ساختارهای نهادینه. شجاعت می خواد
به نظر من متاسفانه اونچه که این روزها تعبیر به عشق میشه، در اکثر مواقع از 2 حال خارج نیست، عادت یا تجربه ارتباط با جنس مخالف. برای همینم هست که می گن با زمان عشق فراموش میشه

نمی دونم چطوریه که گاهی اوقات این وبلاگ من به ازای هر کامنتی آپ میشه. من گاهی حتی فراموش می کنم مطلب جدید که می نویسم پینگ کنم چه برسه به اینکه بخوام الکی پینگ کنم. اگر می دونید مشکل چیه بگید درستش کنم تا هربار نیایید اینجا ببینید خبری نیست بعد منو فحش بدید

18 Comments:

  • At 9:34 PM, Anonymous Anonymous said…

    اول بشم اول

     
  • At 9:35 PM, Anonymous Anonymous said…

    شهلا یادم رفت بنویسم

     
  • At 9:46 PM, Anonymous Anonymous said…

    شهلا
    درود بر تو عاطی جون
    میدونی
    عشق هم واژه ای است که قابل تعریف نیست مانند خدا که هر کس باید با توجه به تجربیات خودش تعریفش کنه یا بدونه که بهش رسیده یا نه و من فکر می کنم هیچکس تا آخر عمرش به عشق حقیقی دست پیدا نمیکنه
    فدای تو
    بدرود

     
  • At 10:34 PM, Anonymous Anonymous said…

    دانته بیشتر حرفاشو تو اسم کتابش گفته

     
  • At 10:48 PM, Anonymous Anonymous said…

    ..........

     
  • At 9:50 AM, Anonymous Anonymous said…

    سلام
    شما خودتون رو ناراحت نکنید
    این قضیه پینگ یه نوع
    مردم آزاری نوین
    منم روزانه 1000 تا فحش می خورم

     
  • At 9:51 AM, Anonymous Anonymous said…

    سلام
    شما خودتون رو ناراحت نکنید
    این قضیه پینگ یه نوع
    مردم آزاری نوین
    منم روزانه 1000 تا فحش می خورم

     
  • At 2:50 PM, Anonymous Anonymous said…

    بازم خود به خود پینگ شد. ولی خیالت راحت باشه. فحش محش ندادم ;)

     
  • At 9:10 PM, Anonymous Anonymous said…

    merccccc az etelaaa resianie daghigh!!

     
  • At 9:54 PM, Anonymous Anonymous said…

    من غلط کنم شمارو دستی دستی بفرستم بری. اگه باور نمیکنی یک سر به وبلاگم بزنید.

     
  • At 3:01 AM, Blogger Peyman said…

    "بگذریم از اینکه بعضیا به خودشون اجازه تجربه عشق رو هم نمی دن چون می ترسن دو دو تاشون نشه چهارتا.
    "
    قبول داری با حسن ختام اون دفعه ات تناقض داره؟ اجازه عاشق شدن رو قبول دارم دست خود آدمه امّا اون حسن ختام تو یک جورایی این معنی رو القا می کنه که عشق از کنترل خارجه و حقیقیش اونیه که کنترل پذیر نباشه یعنی بکشدت

     
  • At 3:01 AM, Blogger Peyman said…

    راستی من در شهر مقدّس تورنتو هستم و احتمالاً به زودی دوباره معتاد نوشتن خواهم شد

     
  • At 3:20 PM, Blogger عاطفه said…

    وقتی جلوی یک جریان آب رو با چندتا آجر بگیری دیگه آب هیچ تاثیری رو دیوار آجری نداره اما اگر یکی از آجرها رو کمی سوراخ کنی کم کم آب رسوخ می کنه و حتی ممکنه باعث شکستن دیوار بشه

     
  • At 1:34 AM, Anonymous Anonymous said…

    با عشق زمان از یاد می رود و با زمان هم عشق

     
  • At 3:28 AM, Blogger Peyman said…

    ماهی جان من اون رو از کوله پشتی نشنیدی؟

     
  • At 11:16 AM, Blogger Donya said…

    سلام عاطفه جونم.. كلي خوشحال شدم الان نوشته ي قبليت را خوندم!! يه عالمه تبريك مي گم بهت دوست جونم. اين مدت هم نبودم كه زودتر خدمت برسم و تبريك بگم. راستي شيريني من كو؟

     
  • At 2:25 PM, Blogger عاطفه said…

    مرسی دنیاجونم. شیرینی شما هم محفوظ

     
  • At 3:09 PM, Anonymous Anonymous said…

    دقیقا از کوله پشتی شنیدم.

     

Post a Comment

<< Home