... یاد من باشد

Tuesday, August 01, 2006

مَرد

از دوستش برام تعریف می کنه که از شوهر اولش بدلیل اعتیاد جدا شده و حالا بعد از مدت ها روی گردان بودن از مردها با کلی ذوق و شوق اومده پیشش و گفته که بالاخره مرد زندگیش رو پیدا کرده، مردی که واقعا مَرده، می گه بهش گفتم
خب حالا تعریف کن که این مردِ مردها کی هست؟ چه کاره هست؟
شغلش دی جی، خیلی آدم با شهامتیه، 12 سالش که بوده پدر و مادرش از هم جدا شدن اونم برای اینکه مستقل باشه با یکی از دوستانش میره بندرعباس، 400 هزار تومان میدزدن و برمی گردن، فکرشو بکن یک بچه 12 ساله باید خیلی شجاع باشه که چنین کاری بکنه
خب!؟
جدا از مادرش زندگی می کنه اما بهش سر میزنه، پدرشم آمریکا زندگی می کنه. دخترا خیلی دوسش دارن و کلی براش سر و دست می شکنن تا اونجایی که یکی از دوست دخترای پولدارش 10 میلیون بهش قرض داده تا باهاش باشه، هروقت هم که یکم باهاش سرسنگین میشه دختره میاد پولش رو طلب می کنه تا یک شب باهاش بخوابه، بیچاره میگه از من سوء استفاده ی جنسی می کنن
واقعا که، بیچاره پسره!! خب دیگه!!!؟
خودش میدونه که من به خاطر سکس نیست که دوستش دارم (دوست من تایید میکنه که تا این دختر اصلا اهل سکس نیست)، خونه ش همیشه شلوغه، دوستاش دوست دختراشون رو میارن اونجا (به عبارتی به قول خود این آقا ایشون نقش ... بازی می کنن)، هروقتم که دوستاش تیکه میارن با هم مستفیض میشن. خلاصه دوستاش هم اینطوری ازش سوءاستفاده می کنن
چه آدمای پستی پیدا می شن! حالا چه شکلی هست؟
قیافه ش خوشگله، فقط کچل شده. دو سالی با یکی از دوست دختراش که خیلی پولدار بوده و خانواده ش خارج زندگی می کنن تو یک خونه زندگی می کردن، با هم کوکائین مصرف می کردن، برای همین موهاش ریخته. بهت می گم که خیلی پسر شجاعیه. همه چیز رو تجربه کرده. از اون گذشته اینکه اینقدر صادقه که همه رو میگه خیلی خوبه. منم کلی سیاست به خرج دادم، اصلا طوری رفتار نمی کنم که از چیزی ناراحت شدم که راحت باشه و همه چیز رو برام بگه. حتی اونبار که حوصله م سر رفته بود بهش زنگ زدم که بریم بیرون گفت که باید بره خونه ی همون دختره که ازش پول می خواد، چون بازم پولش رو طلب کرده
تو چی گفتی؟
گفتم باشه، من خودت رو می خوام. تو هرطور راحتی همون کار رو بکن. فکر کنم کم کم داره بهم علاقمند میشه، مامانش خواسته من رو ببینه
حالا تو دوستش داری؟
خب معلومه. خیلی دوستش دارم. عاشقش شدم
!!!!!!!! .................؟؟؟
و من مونده بودم، اینکه این دختر چرا اون پسر رو دوست داره معلومه اما اون پسر این دختر رو برای چی می خواد!؟

10 Comments:

  • At 2:01 AM, Anonymous Anonymous said…

    شهلا
    خدا بدور عاطی جون
    یئنی اینقدر یک دختر ایرانی بد بخت شده که به همچین آدم کثیفی بگه،
    شجاع؟
    خدا شفاش بده

     
  • At 12:00 PM, Anonymous Anonymous said…

    یعنی چی؟ این یارو چه حسی داره؟ دزد که هست...کوک که میزنه...بکش که هست...دیگه چی باید باشه که نیست؟ بعد این حیوون شجاعت داره؟ ببخشید منم موش...!

     
  • At 12:08 PM, Anonymous Anonymous said…

    خوب شجاع بوده دیگه. چند نفرو می شناسی تو دوازده سالگی برن دزدی ؟

     
  • At 11:45 PM, Anonymous Anonymous said…

    ajab basirati dari shoma, che gagoolie in doostet!

     
  • At 12:34 AM, Anonymous Anonymous said…

    واقعا تعجب آوره. اما گاهی میترسم داستانی بخوانم و همینطور که از حماقت آن طرف تعجب میکنم ببینم اتفاقا این داستان خود من هست. چون داخل گود هستم نمیفهمم.

     
  • At 6:27 AM, Blogger Farid said…

    واضح نیست؟
    یه بار دیگه وبلاگ منو از اول تا آخر خصوصا اون اوایل رو بخون، میگیری

     
  • At 12:33 PM, Anonymous Anonymous said…

    هم ظرفی روح و جان در زن...

     
  • At 6:07 PM, Anonymous Anonymous said…

    درود - بعضي ها واقعا بدجوري خودشون رو گول مي زنند و به چيزهايي كه حتي قابل فكر كردن نيست افتخار هم مي كنند !!!!

     
  • At 7:44 PM, Anonymous Anonymous said…

    سلام پستهای این صفخه روخوندم درمورد این پست جدید ازینجور ادمها باچنین افکاری زیاد پیدامیشه ! اما بین پستهات ازاون پست شیرین خوشم اومد.نمیدونم چرا ! :)

     
  • At 12:45 PM, Blogger Yao said…

    وقتتو با منفی بافی تلف نکن .برعکسشم هست .به ما چه؟

     

Post a Comment

<< Home