به دل می گم غمو تو خونَت راه نده
می گه جونم مهمون حبیب خداست
posted by عاطفه @ 10:31 PM
آرشیو
- March 2005
- April 2005
- May 2005
- June 2005
- July 2005
- August 2005
- September 2005
- October 2005
- November 2005
- December 2005
- January 2006
- February 2006
- March 2006
- April 2006
- June 2006
- July 2006
- August 2006
- September 2006
- October 2006
- November 2006
- December 2006
- January 2007
- February 2007
- March 2007
- April 2007
- May 2007
- June 2007
6 Comments:
At 12:06 AM,
Anonymous said…
دلت درست میگه...بزار کارش رو انجام بده...
At 12:32 AM,
Anonymous said…
در رو ببند،چراغارو خاموش کن،کسی رو هم راه نده!مهمون حبیب خداست واین حرفها هم مال زمان چایی کیلو یه قرون و گوشت کیلویی 5 زار بود!!!
At 4:39 AM,
مهدی said…
مرحوم هایده فکرکنم این رو خونده باشه، نه؟
من که باهاش خیلی حال میکنم.
At 10:47 AM,
Yao said…
وبلاگت شده عين اين نوشته هاي پشت كاميون .فيلم كردي ملت رو حسابي :D;)
At 2:49 PM,
عاطفه said…
مهدی جان من ورژن داریوشش رو شنیدم و باهاش حال می کنم. هایده رو نمی دونم خونده یا نه!
At 5:59 AM,
مهدی said…
اصولا نوشته های پشت کامیونی نشان دهنده نوعی بلوغ در افراد هستش
Post a Comment
<< Home