... یاد من باشد

Tuesday, March 20, 2007

بهارانه



دانه می چید کبوتر، به سرافشانی بید
لانه می ساخت پرستو، به تماشا خورشید
صبح از برج سپیداران می آمد باز
روز با شادی گنجشکان می شد آغاز
نغمه سازان سراپرده دستان و نوا
روی این سبزه گسترده سراپرده رها
دشت، همچون پر پروانه پر از نقش و نگار
پرزنان هر سو پروانه رنگین بهار
.
.
.
مهر، چون مادر می تابد سرشار از مهر
نور می بترد از آینه پاک سپهر
می تپد گرم، هم آواز زمان قلب زمین
موج موسیقی رویش! چه خوش افکنده طنین
ابر می آید سر تا پا ایثار و نثار
سینه ریزش را می بخشد بر شالیزار
رود می گرید تا سبزه بخندد شاداب
آب می خواهد جاری کند از چوب، گلاب
خاک می کوشد تا دانه نماید پرواز
باد می رقصد تا غنچه بخواند آواز
مرغ می خواند تا سنگ نباشد دلتنگ
مهر می خواهد تا لعل بسازد از سنگ
تاک صد بوسه ز خورشید رباید از دور
تا که صد خوشه چو خورشید برآرد انگور
سرو، نیلوفر نشکفته نوخاسته را
می دهد یاری کز شاخه بیاید بالا
.
.
.
سرخوشانند ستایشگر خورشید و زمین
همه مهر است و محبت نه جدال است و نه کین
اشک می جوشد در چشمه چشمم ناگاه
بغض می پیچد در سینه سوزانم، آه
پس چرا ما نتوانیم که این سان باشیم؟
به خود آییم و بخواهیم که : انسان باشیم

6 Comments:

  • At 7:06 AM, Anonymous Anonymous said…

    سال نوتان مبارك
    سرفراز
    موفق
    سالم
    وبرقرار باشين

     
  • At 12:13 PM, Anonymous Anonymous said…

    نوروز و سال نوی تو هم مبارک، همسایه ی قدیمی / خوب و خوش و خرم باشی

     
  • At 7:45 PM, Anonymous Anonymous said…

    عاطفه خانم سال نو شما مبارک
    امیدوارم امسال یک اتفاق بزرگ شیرین توی زندگی برامون بیفته . دیگه عجیب انتظار به سر اومده. آرزوی سلامتی سعادت و سرخوشی براتون دارم.

     
  • At 1:37 AM, Anonymous Anonymous said…

    سال جدید رو برات آرزو می کنم
    خوب فکر کنی منظورم رو می فهمی
    (@(
    این بالاییه مثلن گله

     
  • At 4:14 PM, Anonymous Anonymous said…

    خب ... اومدم اینجا سر بزنم . البته به عنوان یک ستاره دنباله دار. از الان باید تمرین کنم تا یاد بگیریم. مگه نه؟

     
  • At 1:32 AM, Anonymous Anonymous said…

    movafagh bashi azizam

     

Post a Comment

<< Home